بایگانی برچسب: شعر مناجات با خدا

سال‌ها از تو بی‌خبر گشتم…/مناجات

مناجات با خدا “سال‌ها از تو بی‌خبر گشتم” سال‌ها از تو بی‌خبر گشتم  گام‌گام از تو دورتر گشتم  می‌دویدم به جانب دوزخ  تو صدایم زدی که برگشتم  غرق در رحمت تو بودم باز  پیش تیر بلا سپر گشتم  بس‌که در آتش گنه ماندم  پای تا سر همه شرر گشتم  برگ …

توضیحات بیشتر »

مناجات با خدا/ اشک هایم دانه دانه می افتد

مناجات با خدا بارالها! در پیشگاه تو ایستاده‌ام، و دست‌هایم را به سوى تو بلند كرده‌ام، آگاهم كه در بندگى‌ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى كرده‌ام، اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا كردن مى‌ترسیدم … ولى … پروردگارم! آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت …

توضیحات بیشتر »